هخامنشیان
طبق نقل گزنفون و دیگر مورخان یونانی، پارسیان در زمان هخامنشی دارای نظام آموزشی مدون بودند. منابع کهن یونانی، رومی و همچنین اروپاییِ قرون وسطی، از ایرانیان باستان در زمان هخامنشی و قبلتر (و حتی از شخص زرتش) به عنوان معلمین ستارهشناسی، ریاضیات، فلسفه، طبیعیات و دیگر علوم در زمان خود یاد میکنند (شبیه این پیوند بین «دانش» و «پارس» را در داستان مسیحی «سه مغ» و همچنین در حدیث مشهور نبوی که “اگر دانش در ثریا باشد، مردانی از پارس به آن دست مییابند” هم میتوان مشاهده کرد). سهروردی، قدمت حکمت و فلسفه و مکتب انوار و اشراق را تا دوران کیانیان (هخامنشیان) به عقب میبرد.
گزنفون و همچنین برخی دیگر منابع کهن یونانی و رومی، چندین اختراع را به کوروش کبیر هخامنشی نسبت دادهاند (مانند اختراع مفهوم فرسنگ، سیستم چاپار و تأسیس دیوان برید، کاروانسرا، ارابههای خاص جنگی، چرخهای خاص آبکشی، چرخهای خاص استحصال نفت (قیر طبیعی)، صنایع خاص آلیاژی کهن و فلزی و غیره).
همچنین برخی نقلهای کهن، اختراع اولیه بنیان علم منطق را به فرزانه ای در شهر اصطخر در زمان بهمن کیانی (احتمالا کوروش هخامنشی) نسبت میدهند (جالب است که نقلهای دیگری از اختراع منطق در زمان ذوالقرنین (که احتمال کوروش بودن او مطرح شده است) وجود دارد).
برخی جملات گزنفون این احتمال را مطرح میکند که او به صورت ضمنی، اختراع هنرهای رزمی (با الهامگیری از روشهای مبارزه حیوانات) را و همچنین برگزاری مسابقات بینالمللی ورزشی (برای اولین بار) در شهر بابل باستان را به دوران هخامنشی نسبت میدهد.
ریشههای فلسفه یونان باستان را به سه تن (تالس، فیثاغورث و هراکلیتوس) نسبت میدهند که هر سه از معاصران زمانی کوروش هخامنشی (و دانیال نبی) و حداقل دو تن از ایشان از شهروندان در گستره حکومت هخامنشی بودند. ریشههای فلسفه شرقی (در مکاتب مختلف شرق آسیا) را به سه تن (بودا، کنفسیوس و جاماسب–زرتشت) نسبت میدهند که دو تن از ایشان قطعاً معاصر دوران کوروش هخامنشی (و دانیال نبی) بودند و نفر سوم هم طبق برخی نظریات، معاصر دوران کوروش هخامنشی بوده است. در حکمت ایرانی، سهروردی از کیخسرو به عنوان یکی از بنیانگذاران حکمت انوار و اشراق نام میبرد که طبق نقل ابوریحان بیرونی، میتوان زمانه او را با کوروش هخامنشی (و دانیال نبی) تطبیق داد.
قنات، گنبد، ایوان، پردیس باغی، کاروانسرا، سرسراهای ستون دار، بستهای دم چلچله ای برای اتصال قطعات سنگی بزرگ، حجاریهای ظریف و هنری، کاشیهای لعابدار، شیشههای رنگی، دروازههای بزرگ، داکت و مجرا، تأسیسات زیرزمینی، سدسازی، برج و دیوارهای دفاعی، خندق سازی، رنگکاری ابنیه، مصطبه، سرستونهای حجیم و هنری، و بازارسراها، آب انبار و یخچال، از جمله عناصر معماری در عصر هخامنشی (برخی با تداوم از قبل و برخی هم نوآورانه) بودهاند.
مگاپروژههای باستانی (مانند راه شاهی (به عنوان بخش مهمی از راه ابریشم باستانی)، تکمیل کانال باستانی مشابه کانال سوئز در زمان داریوش یا کانالهای حفر شده در زمان خشایارشا در یونان (کانال خشایارشا) و همچنین بنای ارگ بم، پاسارگاد و تخت جمشید) از جمله شاخصههای فعالیتهای مهندسی باستانی در دوران هخامنشی است.
دریانوردی و اقیانوس نوردی ناوگان هخامنشی در دریای مدیترانه، دریای سرخ، خلیج فارس، اقیانوس هند و احتمالا در بخشهایی از اقیانوس اطلس و آرام (هم مستقلا و هم در همکاری با فنیقیهای همپیمان خود) از دیگر فناوریهای حمل و نقل باستانی در این دوران است.
